ریتم آهنگ

مروری بر مجسمه سازی در آفریقا

مروری بر مجسمه سازی در آفریقا
  •  

 

مرکز هنر آفریقایی در غرب آفریقا، منطقه ای از سنگال به سمت شرق تا دریاچه چاد قرار دارد. فراتر از نیجر، الهام هنری به هنرهای کاربردی و صنایع دستی و برخی از هنرهای تزئینی زینتی محدود می شود. بنوئه که به نیجر می پیوندد مرز یک منطقه مجسمه سازی را تشکیل می دهد که به سمت شرق و جنوب شرق کشیده شده و آنگولا و حوضه کنگو را در بر می گیرد. بنابراین کل منطقه را می توان به دو کره تقسیم کرد: کره سودان در اطراف خلیج گینه، و کره کنگو که در شرق و جنوب شرقی آن بین اقیانوس اطلس و دریاچه های بزرگ قرار دارد. در جنوب تانزانیا و در موزامبیک قبیله Makonde زندگی می کند، گروهی منزوی از هنرمندان پلاستیک. قبایل بانتو آفریقای جنوبی، که از نظر ذهنی و جسمی بسیار توسعه یافته اند، استعداد هنری قابل توجهی از خود نشان می دهند، اما هنر پلاستیک آنها در مقایسه با حوزه کنگو و غرب ضعیف است. بهترین حکاکی روی چوب آنها به شکل تکیه گاه سر و گاه به گاه پیکره های حیوانات مورد توجه است. با این حال این کار منطقه غربی است که آفریقایی را به عنوان مجسمه ساز در چوب مشهور کرده است. مجسمه سازی چوبی هنر کلاسیک قبیله ای آفریقا است. برای برخی افراد مجسمه‌سازی برنزی بنین نشان‌دهنده کارهای ظریف‌تری است، اما احتمالاً اشتباه است که آنها را صرفاً آفریقایی در نظر بگیریم، زیرا اعتقاد بر این است که تکنیک ریخته‌گری برنز از خارج از کشور معرفی شده است. (همچنین نگاه کنید به: مجسمه های ماقبل تاریخ.)

 

مجسمه قطب در چوب

 

شایستگی اصلی مجسمه های چوبی آفریقایی توسط منتقد هنری انگلیسی راجر فرای به عنوان آزادی کامل پلاستیک تعریف شده است. هنرمندان آفریقایی واقعاً فرم را در سه بعدی تصور می کنند و به نظر می رسد هیچ مشکلی برای دور شدن از صفحه دو بعدی ندارند. توضیح ساده‌ای در مورد سهولت مجسمه‌سازان آفریقایی وجود دارد که شکل گرد و در نتیجه استوانه‌ای بدن انسان را درک می‌کنند. در مواد و تکنیک تحمیل شده توسط آن نهفته است. مجسمه ساز با بخشی از تنه درخت شروع می کند - یک بلوک گرد از چوب. اگر ساختار ساده باشد، بلوک چوبی به وضوح به عنوان یک استوانه قابل تشخیص است. نمونه‌های کلاسیک، پیکره‌های اجداد باری‌ها و مجسمه‌های قطبی عظیم Azande هستند که هر دو در سودان شرقی هستند. اگر اشکال مکعبی دیگری که به طور مشابه به این استوانه اصلی رسیده اند اعمال شود، نتیجه یک سبک تقریباً هندسی است. تنه یک استوانه جامد است، بازوها استوانه های کوچکتری هستند که به موازات بدنه حرکت می کنند، و سر به شدت سبک است. مجسمه های انتزاعی هندسی از این نوع در بالاترین شکل هنری خود توسط قبیله باب در سودان غربی تولید شده است.

 

این سبک به هیچ وجه محدود به آفریقا نیست. همین پیشرفت در هنر سرخپوستان آمریکا (به ویژه در شمال غربی ایالات متحده آمریکا)، هنر اقیانوسی، و همچنین در سیبری و هند و چین دیده می شود. اصل مجسمه سازی با قطب در ماسک ها نیز اعمال می شود. در ماهیت اشیا، ماسک همیشه نیم استوانه‌ای است و هنرمند آنقدر فرصت کمی برای توضیح این نیم استوانه دارد که شکل غالب باقی می‌ماند. این سبک توسط قبایلی مانند سرخپوستان هوپی در آمریکای شمالی ایجاد شد. در آفریقا، ماسک هایی از این نوع را می توان در ساحل عاج و در منطقه نیلوتیک یافت.

 

مجسمه قطبی در عاج

 

بدیهی است که مجسمه استوانه ای میله ای می تواند از هر ماده بلند شکل و نه لزوما از چوب ایجاد شود. یک نوع عالی فیل عاج عاج است. همچنین واضح است که اگر هنرمندی بخواهد یگانگی یک خط باریک و ناگسستنی را در مجسمه‌اش حفظ کند و از یک بلوک بدون افزودن هیچ قطعه دیگری کار کند، نمی‌تواند جزئیاتی فراتر از محدودیت‌ها را به تصویر بکشد. سیلندر اصلی از این موضوع یک ویژگی دیگر مجسمه سازی آفریقایی ناشی می شود - عدم تناسب آن. به عنوان مثال، یک مجسمه چوبی آفریقایی در حال حاضر (2011) در موزه هنر متروپولیتن نیویورک به نمایش گذاشته شده است که شامل یک اسب و یک سوار است. اما در مقایسه با سوار، اسب به قدری کوچک است که ممکن است برخی تصور کنند منظور از آن کاریکاتور بوده است، با این تفاوت که هنرمند چنین قصدی نداشته است. به سادگی این بود که در محدوده عاج خود هیچ وسیله ای برای بزرگ ساختن اسب به اندازه کافی با سوارکار نداشت و از آنجایی که اساساً به سوارکار اهمیت می داد، اندازه اسب او را ناراحت نمی کرد.

 

تمام مجسمه های چوبی آفریقایی بر این اصل بنا نشده اند. بلوک‌های گرد را می‌توان به‌طور گسترده‌تر به شکلی واقعی‌تر تبدیل کرد که هیچ شباهتی به شکل اصلی مواد ندارد. مجسمه هایی از این دست در پارک های کامرون، در سراسر منطقه کنگو و در شرق در میان قبیله ماکوند یافت می شود.

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”